مجموعهای از مقالات اخیر با ذکر تمامی نکات منفی موجود در موضوع ممکن است بسیاری از تصورات غلط شما در مورد تجارت را تغییر دهند.
تجارت مسئلهای برای شغل، رشد، دستورکار توسعه پایدار و همچنین برای شرکتهای کوچک و بزرگ است. این قضایا کمک میکند تا از دریچهای دیگر به اسطورههای تجاری مشترک بپردازیم.
1.تجارت یک بازی با حاصل جمع صفر است
روابط تجاری بینالمللی در بسیاری از موارد به عنوان روابطی با حاصل جمع صفر دیده میشود که «برندگان» و شرکا به طرز غیرمنصفانهای از آن سهم میبرند.
در ایالات متحده آمریکا اغلب کسری قابلتوجه تجاری را به عنوان نشانه استفاده کشور از شرکای تجاری آن ذکر میکند. اما شرکتهای آمریکایی که در واقع تولید خود را در سالهای اخیر افزایش دادهاند، در بخشی با دسترسی به زنجیرههای تامین جهانی محصولاتی مناسب را با قیمت مناسب ارائه میدهند.
این مقاله اخیر در نیویورک تایمز کمک میکند تا چرایی تمرکز بر کسری تجاری را که یک شاخص بسیار ضعیف برای تعیین سیاستهای تجاری است، توضیح دهد.
2.تجارت، یک مسابقه رو به پایین است
تجارت در اقتصادهای در حال ظهور میلیونها نفر را از فقر نجات داده و باعث رشد اقتصادی و پیشرفتهای فنی برای سطوح جدید شده است. همچنین در حالی که تجارت موجب ارتقای درآمد در جهان توسعه یافته شده است، صنعتی شدن سریع در کشورهای ضعیفتر، بسیاری از افراد را رهسپار غرب کرده که حس میکنند آنها با رقابت ناعادلانه روبرو هستند.
پاسخ سریع و بدون تفکر به تغییرات بازار جهانی، موانعی را برای شرکتهای خارجی ایجاد میکند که وال استریت ژورنال در سرمقاله خود آنها را استدلال میکند، حمایتگرایی پاسخ نیست. بدنههای قانونگذار بینالمللی همچون سازمان تجارت جهانی (WTO) استانداردهایی را برای رقابت کشورها با یکدیگر و فرآیند روشن و شفاف در حل و فصل اختلافات تعیین میکنند. «سیاستگذاریهای قانونی بیشتر مورد نیاز است و نه کمتر» تا تضمین کند که شرکتها میتوانند به صورت بینالمللی در مسیری عادلانه، آزاد و قابلپیشبینی عمل کنند.
3.تجارت برای کارگران بد است
لازم نیست بیش از حد به دنبال گزارشهایی از شرایط وخیم پیش روی برخی کارگران در کشورهای در حال ظهور و در حال توسعه باشیم. اما تجارت افزایش یافته به ارتقای استانداردهای کار برای میلیونها کارگر در سراسر جهان کمک میکند. برای مثال پیمان تجاری اقیانوس آرام (TTP) از 12 عضو خود افزایش حقوق کارگران و حمایت از اتحادیههای مستقل را خواستار است که اعمال این قرارداد، گامی مهم و رو به جلو در برخی کشورها است.
مقاله نیویورک تایمز فعالان کارگری در ویتنام را توصیف کرده که امیدوارانه TTP را ابزاری برای بهبود شرایط کاری خود میدانستند. این امید زمانی که دولت جدید ایالات متحده آمریکا به طور رسمی در سال ژانویه 2017 از توافقنامه کنارهگیری کرد، نقش بر آب شد.
4.ایالات متحده آمریکا قربانی تجارت جهانی است
لفاظیهای ضدتجارت از زمان مبارزات انتخاباتی ایالات متحده آمریکا در سال 2016، با کشورهایی که اغلب به عنوان قربانی رقبای خارجی حیلهگر و داوران جهانی سیستم، به ویژه سارمان تجارت جهانی (WTO) ترسیم میشوند، در حال افزایش بوده است.
هرچند ایالات متحده آمریکا همواره به عنوان معمار اصلی قوانین زیربنایی WTO، یکی از قهرمانان و ذینفعان کلیدی است تا قربانی.
CNBC در سرمقاله خود به ما یادآوری میکند که واشینگتن «سابقهای درخشان از برنده شدن در سازمان تجارت جهانی» دارد که از این سیستم به نفع خود در چالش با محدودیت خارجی در برابر ایالات متحده آمریکا استفاده میکند.
5.تجارت چینی قاتل اشتغال آمریکا است
در حالی که چین همواره مایه ترس و وحشت منتقدان داخلی سیاست تجاری آمریکا نبود، اکنون تا حد زیادی این کشور مقصر کاهش سهم اشتغالزایی ایالات متحده آمریکا است. اخیرا وال استریت ژورنال به مرور دو مقاله علمی پرداخته است که ادعای صدمه واردات از چین به آمریکا را بازبینی میکند.
اقتصاددانان فهمیدند که در واقع رقابت با چین به شرکتهای آمریکایی اجازه میدهد چنانچه به حوزههایی که مزیت رقابتی بیشتری دارند تغییر کنند، سالانه تا 2 درصد و یا بیشتر از آن در استخدام خود افزایش داشته باشند.
همچنین یکی از مطالعات نشان میدهد که از دست دادن فرصت استخدام در یک شرکت به دلیل واردات از چین پیامدهای بیشتری را نسبت به استخدام در همان شرکت به وجود میآورد. «صدمه چین» فراتر از داستانی هشداردهنده از تجارت با پایان بد است -و به لحظاتی که چین یکی از اعضایWTO شد اشاره دارد- و میتواند نحوه تجارت همراه با سود را برای طرفین به تصویر بکشد.
