آقای کریستین وان در والک «Christiaan van der Valk»، نایب رییس کمیسیون اقتصاد دیجیتالی اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC)، مدیر و موسس شرکت «Trust Weaver»، چهره شناخته شده عرصه استراتژی کسب و کارهای اینترنتی، حقوقی، رویهسازی، موضوعات و راهکارهای حوزه تجارت است. وی مقالات برجسته متعددی در طول بیش از بیست سال برای نشستهای سطح بالای بینالمللی، سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی، موسسات اروپایی، نشست آسیا و اروپا، سازمان تجارت جهانی و سایر آژانسهای سازمان ملل متحد نوشته و ارائه کرده است. در ادامه متن مصاحبهای که با وی صورت گرفته را میخوانیم:
به عقیده شما گرایشات کنونی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در کسب و کار شما چیست؟
گرایشات زیادی وجود دارد. اما یکی از قابلتوجهترین آنها دسترسی روزافزون به نرمافزارها از طریق اتصال به سرورهای راه دور است که به طور معمول «ابر» نامیده میشوند. هشتاد درصد از شرکتها با رشد فزآیندهای از خدمات تحت مدیریت ابرها به عنوان خدمات آنلاین به جای نرمافزارهای قابلنصب بر روی کامپیوترها استفاده میکنند.
تنها کسب و کارها نیستند که از به کاربردن این فناوری سود میبرند، دولتها نیز از خدمات سرورهای ابری برای بهبود کارایی، اثربخشی و افزایش کیفیت خدمات خود استفاده میکنند.
برای مثال برخی از نهادهای مالیاتی صورتحسابهای مالی را همزمان با پردازش آنها توسط برنامههای کاربردی کسب و کارها ممیزی میکنند و چه بسا این اسناد سالها بعد به عنوان سابقه مورداستفاده قرار گیرد. تامینکنندگان و خریداران این امکان را دارند و یا اغلب موظفاند تا از بستر سرورهای ابری که توسط نهادهای مالیاتی ایجاد و یا کنترل میشوند، استفاده کنند. تراکنشهای مالی باید در مرحله بعد جهت پیشتایید خودکار به این بسترهای ابری ارسال شود.
این اقدام که آن را کنترل بیدرنگ تراکنشها مینامیم، انقلابی در انطباق با قوانین مالیاتی ایجاد کرده و در بسیاری از کشورها در حال گسترش است. این عملکرد از صورتحسابهای مالی به سایر اسناد دولتی و از نهادهای مالیاتی به سایر حوزههای اجرای قانون در حال گسترش است. این جریان موجب ایجاد تحول در روندها و سیستمهای پیچیده کسب و کارها و سازگاری آنها با سیستمهای فناوری اطلاعات طراحی شده توسط بخش دولتی میشود.
آیا جهانی که به شکل مناسبی به فرآیندهای مبتنی سرورهای ابری متصل شده است، میتواند بهرهوری کسب و کارها و دولتها را بهبود دهد؟
اگر فناوری سرورهای ابری به صورت صحیح پیاده شود، میتواند برای کسب و کارها و دولتها موقعیت برد – برد باشد. ولی این وعده بهبود بهرهوری و حفظ منابع هنوز محقق نشده است.
دولتها کنترل مبتنی بر سرورهای ابری و سیستمهای خدمات عمومی خود را هماهنگ با محیط خود طراحی میکنند و هماهنگی زیادی میان سیستمهای موجود در کشورهای مختلف وجود ندارد، ولی در سیستمهای یک کشور هماهنگی وجود دارد. بخش خصوصی از هماهنگی بیشتری برخوردار است، اما سطح هماهنگی متناسب با مقدار سرمایهگذاری و اهمیت سیستمهای مبتنی بر سرورهای ابری در آینده نیست. کمبود ارتباط میان داخل و خارج از بخش دولتی و خصوصی در استفاده از پردازشهای مبتنی بر سرورهای ابری موجب تضعیف بهرهوری و افزایش هزینههای انطباق -که به طور ویژه برای بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) یجاد مشکل میکند- میشود.
آیا این گرایشات میتواند با توجه به گسترش فناوریهای نوظهور مانند زنجیره بلوکی «Block Chain»، تکامل یابد؟
ما هنوز با درک این که چگونه میتوان با استفاده از فناوری سرورهای ابری تاثیر آن را حداکثر کرد، از این فناوری بهره نبردهایم. فناوریهای تغییر الگو مانند زنجیره بلوکی (مدل اعتماد توزیع شده) و هوش مصنوعی در حال حاضر به سرعت در حال تبدیل شدن به بخشی از زندگی روزمره خانوادهها هستند. هر دو بخش دولتی و خصوصی بودجه زیادی برای اجرای آزمایشی ترکیب این فناوریها با سرورهای ابری صرف کردهاند که میتواند موجب تقویت متقابل فناوریها شود.
با این وجود، باید گفتوگو و هماهنگی بیشتری بین ذینفعان در زمانی که این نوآوری در حال تکامل یافتن است، وجود داشته باشد. بدون موارد فوق مزایای استفاده از فرآیند پردازش و صرفهجوییهای حاصل از استفاده از این فناوری در مقایسه با تجارت مبتنی بر کاغذ ممکن است کاملادرک نشود.
این مسئله برای کسب و کارها و تجارت به چه معنا است؟
فکر میکنم فرآیندهای کسب و کار و سیستمهای فناوری اطلاعات و ارتباطات که آنها را تحتپوشش قرار میدهند، نیاز به انطباق با مفاهیم طراحی شده توسط بخش دولتی دارند. برای مثال؛ استانداردهای فنی برای تبادل اطلاعات میان تامینکنندگان و خریداران میتواند انتقال پیدا کند و نیاز به تعامل با بستر دولتی دارد. همچنین تنوع زیادی میان سیستمهای کنترل بیدرنگ وجود دارد و فضای مورد نیاز هر دولت متفاوت است. این تفاوتها کسب و کارها را در جهات متفاوت هدایت میکند و میتواند یکپارچگی با کیفیت بالا را عملا غیرممکن سازد، کارآیی، نوآوری، نرخ رشد اقتصادی و تجارت را کاهش دهد.
نقش اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC) در این میان چیست؟
اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC) میتواند بستری قابلاعتماد برای بخش دولتی و خصوصی ایجاد کند و مسیر مشخصی را برای حرکت به جلو به وجود آورد. این تلاش باید جهانی، فرابخشی و برای ذینفعان قابلاعتماد باشد. صادقانه بگویم فکر میکنم تنها ICC این مشخصات را دارا است. گفتوگوهای گروهی کارشناسان بخش خصوصی و دولتی با ICC به عنوان گردآورنده آغاز شده است. امیدواریم این روند طی یک تا دو سال آینده به نتیجه برسد.